در برابر هر زن توانایی که خسته از صفت " ضعیف " است مرد ضعیفی وجود دارد که از " قدرت کاذب " رنج می برد .
در برابر هر زنی که خسته از صفت کاذب " حماقت " است مردی وجود دارد که از پوشیدن نقاب " عاقل نمایی " رنج می برد .
در برابر هر زنی که خسته از برچسب " احساساتی " بودن است مردی وجود دارد که از " حق گریه کردن و حساس بودن " محـروم بوده است .
در برابر هر زنی که از آن که به عنوان یک " شئ جنسی " قلمداد شود دلگیر است مردی وجود دارد که نگران توان جنسی خود است .
در برابر هر زنی که از "دستمزدی " که شایستگی اش را دارد محروم است مردی وجود دارد که مسئولیت اقتصادی انسان دیگری را بالاجبار به دوش می کشد .
در برابر هر زنی که " اسرار میکانیکی ماشین " را نمی داند مردی وجود دارد که نمی داند چگونه تخم مرغی را آب پز کند .
در برابر هر زنی که برای آزادی اش قدم بر می دارد مردی وجود دارد که راه آزادی را باز می یابد.
نژاد بشـر، پرنده ای است با دو بال ، یک بال مونث و یک بال مذکر؛ تنها اگر دو بال به طور مساوی رشد کنند نژاد بشر می تواند پرواز کند .
حال بیش از هر زمان دیگری می توان درک کرد : علت وجود زن ، علت وجود بشر است .