سفارش تبلیغ
صبا ویژن

    

از وقتی که همه جا حال و هوای عید را به خودش گرفته و مردم یواش یواش جدی گرفتند که ای وای دوباره عید داره می آد چند درصد مردم واقعا از آمدن عید خوشحالند؟ و برای آمدن بهار، این موهبت الهی لحظه شماری می کنند؟ هیچ فکر کردید بهار با همه ی قشنگی اش چه فشار واسترسی برای همه ،به خصوص مردان که مسئولیت حفظ آبروی اقتصادی خانواده را بر عهده دارند به ارمغان می آورد ؟.وقتی به خیابان ها وفروشگاه ها ومعابر عمومی می رویم به وضوح می توانیم فشار سنگین مخارج عید را روی شانه ی مردان ببینیم  به چشم های نگران شان نگاه کنید کلی دلواپسی را توی خودشان جا دادند خانم جنس برمی دارند، بچه ها لباس انتخاب می کنند – این خوبه ؟ نه بهم نمی آد، آقا اون یکی را بدهید می خوام اون را هم امتحان کنم  – پدر با صبوری ( گاهی هم نه ) منتظر می ماند تا بالاخره انتخاب صورت گیرد. اما هرگز حدیث حاضر وغایب شنیده اید ؟ خودش آنجا و دلش نگران که نکنه هزینه ها بیشتر از حد استاندارد جیبش بشه .

خدا توانایی بهشون بده که مجبورند با هر زحمتی که شده زن وبچه را نو و نوار کنند و تمهیدات پذیرایی از مهمانان نوروزی ( که بعضی از آن ها از این عید تا اون عید اند )را فراهم کنند البته مواد شوینده برای نظافت منزل را هم به لیست تان اضافه کنید حالا می توانید خم شدن کمر مردانمان راببینیم و قوسی که از شانه ها شروع شده و با قزح غرولند خانم بچه ها رنگین میشه را شاهد باشیم .

به جملات زیبای زیر توجه کنید :

عزیزمیخوام امسال مبلمان منزل را عوض کنم . حسن جون میدونی امسال مانتوی بادمجونی مد شده ؟ علی آقا این ظرف ها دیگه از مد افتادند و پارسال عید هم همین ظرف هارا جلوی مهمان ها آوردم امسال می خوام سرویس ناهار خوری را عوض کنم .

حسین من نمی دونم ، بچه های من نباید از بچه های برادرت کمتر باشند زری خانم ( جاری ِ گرامی ) برای دخترش شلوار 22000 تومانی خریده ......... اصغر ؛ مرغ وماهی و گوشت و آجیل و........ را که خریدی برو فلان خیابون ، فلان مغازه یک سرویس چینی دیدم به چه قشنگی ، بیعانه هم دادم بقیه اش را هم بده و بگیر وبیار . اکبر پرده ها چی عوضشون نمی کنی .؟ رضا امسال مارا مسافرت نمی بری ؟ ................

بعضی از آقایون مقاومت می کنند و کار به دعواو قهر های آخر سال می کشه ،بعضی ها هم تسلیم می شوند و با ضرب سیلی صورت خودشان را جلوی اهل وعیال  سرخ کرده تا از ابهت مردانه شان کم نشه .!!!!!!!!

حالا بیایید بدون اجازه به خلوت آقایون وارد بشیم

آره پسر این باجناغ ما چه در آمدی داره !!!!! – راستی سراغ آجیل رفتید تخمه کیلویی .....  – پس پسته را نخریدی !!!

دیگه هیچی نمیشه خرید   - چی میگی آدم آبرو دار مگه میتونه که نخره ؟  - کاش عید بیاد وبره – آره پسر کاش اصلا نمی اومد که بخواد بره !!!

حالا فکر کنید آمدن عید چه فشاری روی نان آوران خانه ها وارد می کند بهار از راه می رسد و با خودش شور زندگی می آورد ، سبزه ها جوانه می زنند و رنگ هستی به خاک می بخشند و پرندگان از کوچ بر می گردند و نوید شادی را با خودشان سوغات می آورند اما مردان ما در اضطراب اند که ایام عید آبرومندانه برگزار بشود و چیزی کم و کسر نیاید حالا تا بعد از سیزده که از خواب کوتاه بهاری بیدار بشوند وببینند که چه کرده اند؟!!!!!!!!!!خدا بده قوت

حالا سهم مردان از عید چی بود ؟ آیا سهم هر کس عادلانه تقسیم شده ؟

البته من منکر گذشت و غمخواری های عده ی زیادی از زنانمان نیستم؛ که قابل ستایش است فقط روی سخنم با خودم است که گاهی فراموش می کنم که مردان هم انسانند و توانایی هایشان محدود است گناه که نکرده اند مسئولیت یک عده را به عهده گرفته اند.

                                         «لا یکلف الله نفسا الا وسعها »   

در پایان برای همه ی مردانی که برای زندگی تلاش می کنند صبری جمیل و اجری جزیل از خداوند طلب می کنم و برایشان سال خوشی را آرزو می کنم .

 

 

 


نوشته شده در  پنج شنبه 85/12/24ساعت  10:56 صبح  توسط بهار 
  نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بهار هفت ساله شد!
حسین پناهی
[عناوین آرشیوشده]
 
  • کلمات کلیدی :