این روزها حرف برای گفتن زیاد است اما زبانم به گزافه گویی نمی رود .
از سازمان ملل و اصلاح مدیریت جهانی گرفته تا مالیات بر ارزش افزوده !
جنگ زرگری سران
موش و گربه بازی های سیاسی !
به بازی گرفتن ملت !! ( آخ جون بالاخره یه جایی ملت را به حساب آوردند و بازی دادند !!!)
سرگرمی و تفنن های سیاسی !
کرم جاسوسی!
بمب هسته ای !
همه برای ؛
بودن ، ماندن ،
هستی بیشتر ، بقای بیشتر !!
تا کجا ؟
خدا هم نمی داند!
امان از این بشر ابوالعجایب!
مشخصا این راهی پایدار برای بودن و ماندن نیست
« هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما »
پس؛
بگذار بازی کنند ، بگذار به بازی بگیرند این دروغ گویان زمانه !
پایدار نخواهند ماند
و
میرزای تاریخ از آنان خواهد نوشت !
*** *** *** *** *** ***
از همه ی این ها که بگذریم سخن دوست از همه خوش تر است
عزیزی گفت :
قلب ها دریچه ی نفوذند !
و آن که صادقانه نفوذ کند
پایدار ترین مهمان است ....