سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کمی طولانیه اما به خواندنش می ارزه شک نکیند

همه ما خودمان را چنین متقاعد میکنیم که با ازدواج زندگی بهتری خواهیم داشت،

وقتی بچه دار شویم بهتر خواهد شد، و با به دنیا آمدن بچه‌های بعدی زندگی بهتر...

ولی وقتی می‌بینیم کودکانمان به توجه مداوم نیازمندند، خسته میشویم.

بهتر است صبر کنیم تا بزرگتر شوند.

فرزندان ما که به سن نوجوانی میرسند، باز کلافه میشویم، چون دایم باید با آنها سروکله بزنیم.

مطمئناً وقتی بزرگتر شوند و به سنین بالاتر برسند، خوشبخت خواهیم شد.

با خود میگوییم زندگی وقتی بهتر خواهد شد که :

همسرمان رفتارش را عوض کند،

یک ماشین شیکتر داشته باشیم،

بچه هایمان ازدواج کنند،

به مرخصی برویم

و در نهایت بازنشسته شویم...

حقیقت این است که برای خوشبختی، هیچ زمانی بهتر از همین الآن وجود ندارد.

اگر الآن نه، پس کی؟ زندگی همواره پر از چالش است.

بهتر این است که این واقعیت را بپذیریم و تصمیم بگیریم که با وجود همه این مسائل،

شاد و خوشبخت زندگی کنیم.
خیالمان می رسد که زندگی همان زندگی دلخواه ، موقعی شروع می شود که موانعی که سر راهمان هستند کنار بروند :
مشکلی که هم اکنون با آن دست وپنجه نرم می کنیم ، کاری که باید تمام کنیم ، زمانی که باید برای کاری صرف کنیم ، بدهی هایی که باید پرداخت کنیم و.....
بعد از آن زندگی ما ، زیبا و لذت بخش خواهد بود
بعد از آنکه همه اینها را تجربه کردیم،

تازه می فهمیم که زندگی، همین چیزهایی است که ما آنها را موانع می‌شناسیم.

این بصیرت به ما یاری میدهد تا دریابیم که جاده‌ای بسوی خوشبختی وجود ندارد.

خوشبختی، خودٍ همین جاده است.

پس بیایید از هر لحظه لذت ببریم.

برای آغاز یک زندگی شاد و سعادتمند لازم نیست که در انتظار بنشینیم:

در انتظار فارغ التحصیلی، بازگشت به دانشگاه، کاهش وزن ، افزایش وزن،

شروع به کار، ازدواج، شروع تعطیلات، صبح جمعه،

در انتظار دریافت وام جدید، خرید یک ماشین نو، باز پرداخت قسط ها،

بهار و تابستان و پاییز و زمستان،

اول برج، پخش فیلم مورد نظرمان از تلویزیون، مردن، تولد مجدد و...

خوشبختی یک سفر است، نه یک مقصد.

هیچ زمانی بهتر ازهمین لحظه برای شاد بودن وجود ندارد.

زندگی کنید و از حال لذت ببرید.

اکنون فکر کنید و سعی کنید به سؤالات زیر پاسخ دهید:

  1. پنج نفر از ثروتمندترین مردم جهان را نام ببرید.
  2. برنده‌های پنج جام جهانی آخر را نام ببرید.
  3. آخرین ده نفری که جایزه نوبل را بردند چه کسانی هستند؟
  4. آخرین ده بازیگر برتر اسکار را نام ببرید.

  نمیتوانید پاسخ دهید؟ نسبتاً مشکل است، اینطور نیست؟

  نگران نباشید، هیچ کس این اسامی را به خاطر نمی آورد.

     روزهای تشویق به پایان میرسد!

     نشانه های افتخار خاک می گیرند!

     برندگان به زودی فراموش میشوند!

     اکنون به این سؤالها پاسخ دهید:

  1. نام سه معلم خود را که در تربیت شما مؤثر بوده‌اند ، بگویید.
  2. سه نفر از دوستان خود را که در مواقع نیاز به شما کمک کردند، نام ببرید.
  3. افرادی که با مهربانی هایشان احساس گرم زندگی را به شما بخشیده‌اند، به یاد بیاورید.
  4. پنج نفر را که از هم صحبتی با آنها لذت میبرید، نام ببرید
    حالا ساده تر شد، اینطور نیست؟
    افرادی که به زندگی شما معنی بخشیده‌اند، ارتباطی با "ترین‌ها" ندارند،

    ثروت بیشتری ندارند، بهترین جوایز را نبرده‌اند، ...  

    آنها کسانی هستند که به فکر شما هستند، مراقب شما هستند،

    همان هایی که در همه شرایط، کنار شما میمانند .

    کمی بیاندیشید. زندگی خیلی کوتاه است.

    و شما در کدام لیست قرار دارید؟ نمیدانید؟

    اجازه دهید کمکتان کنم.شما در زمره مشهورترین نیستید...،

    اما از جمله کسانی هستید که برای درمیان گذاشتن این پیام در خاطرمن بودید.
    مدتی پیش، در المپیک سیاتل،

    9 ورزشکار دو و میدانی که هرکدام گرفتار نوعی عقب ماندگی جسمی یا روحی بودند،

    بر روی خط شروع مسابقه دو 100 متر ایستادند،

    مسابقه با صدای شلیک تفنگ، شروع شد.

    هیچکس ، آنچنان دونده نبود، اما هر نفر میخواست که در مسابقه شرکت کند و برنده شود.  .

    آنها در ردیفهای سه تایی شروع به دویدن کردند،

    پسری پایش لغزید ، چند معلق زد و به زمین افتاد، و شروع به گریه‌ کرد.

    هشت نفر دیگر صدای گریه او را شنیدند.

    حرکت خود را کند کرده و از پشت سر به او نگاه کردند...

    ایستادند و به عقب برگشتند... همگی...

    دختری که دچار  سندرم دان (ناتوانی ذهنی) بود کنارش نشست،

    او را بغل کرد و پرسید "بهتر شدی ؟"

    پس از آن هر 9 نفر دوشادوش یکدیگر تا خط پایان گام برداشتند.

    تمام جمعیت روی پا ایستاده و کف زدند. این تشویقها مدت زیادی طول کشید.

    شاهدان این ماجرا، هنوز هم در باره این موضوع صحبت میکنند. چرا؟

    زیرا از اعماق درونمان میدانیم که

    در زندگی چیزی مهمتر از برنده شدن خودمان وجود دارد.

    مهمترین چیز در زندگی، کمک به سایرین برای برنده شدن است.

    حتی اگر به قیمت آهسته تر رفتن و تغییر در نتیجه مسابقه ای باشد که ما در آن شرکت داریم.

    اگراین پیام را با عزیزانمان درمیان بگذاریم،

    شاید موفق شویم تا قلبمان را تغییر دهیم، شاید هم قلب شخص دیگری را، ...

    شعله یک شمع با افروختن شمع دیگری خاموش نمیشود"

     


نوشته شده در  دوشنبه 86/1/27ساعت  6:51 عصر  توسط بهار 
  نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بهار هفت ساله شد!
حسین پناهی
[عناوین آرشیوشده]
 
  • کلمات کلیدی :