سلام بهار خانم
راست ميگي به خدا. سالي که رفتم دبيرستان تازه يک سال از راه اندازي نظام جديد ترمي واحدي مي گذشت. ما تا دو هفته مونده به امتحانات کتاب نداشتيم. معلم ها با کتاب هاي جديد آشنايي چنداني نداشتند. خيلي چيزا رو درس نمي دادند.
ما شده بوديم موش آزمايشگاهي. هر روز يه دستور العمل جديد صادر مي شد. حتي معلم ها هم مونده بودند چي کار کنند.
افت تحصيلي بچه ها خودش نشون مي داد که اين تغيير و تحولات فايده اي نداره. وقتي اعتراض مي کرديم مي گفتند نظام جديد به نفع شماست. وقتي پيش دانشگاهي رو تموم کنيد، اولويت قبولي تو دانشگاه با شماست.
سال سوم رو که تموم کرديم گفتند بايد براي ورود به پيش دانشگاهي مثل دانشگاه آزمون بدهيد و اگه قبول شديد ادامه تحصيل بدهيد. دو سال بعد آزمون رو حذف کردند.
نوبت کنکور ورودي دانشگاه ها که رسيد. گفتند ما بايد هر چه زودتر اين نظام قديم ها رو بفرستيم دانشگاه تا از چند سال بعد کلا نظام قديم رو حذف کنيم. بيشترين اولويت رو تو پذيرش مي دادند به نظام قديمي ها و ما نظام جديدي ها همينطور قرباني مي شديم.
من تو دبيرستان خيلي افت تحصيلي داشتم. وقتي تو دانشگاه دوباره خودم رو بالا کشيدم و شدم همون دانشجوي خوب و موفقي که دوست داشتم، تازه فهميدم که تو دبيرستان چقدر در حقّم ظلم شد.
حالا اينکه چرا به زن ها اعتماد نمي کنند، مشکل کل جوامعه. نمي دونم چرا توانايي ها زنان ناديده گرفته ميشه!