سفارش تبلیغ
صبا ویژن


شاهنامه را مردها برای خودشان تسخیر کرده اند ، تا حدی که بعضی تصور می کنند شاهنامه یک کتاب مذکر است .
فقط آن ها که می جنگند باید شاهنامه بخوانند ، ‌فقط آن ها که بر پشت اسب نشسته اند حق اظهار نظر در شاهنامه را دارند ، همه جا قهرمانان شاهنامه ، مردها هستند ، ‌رستم ، اشکبوس ، افراسیاب ، کیکاوس ، سهراب ، بیژن .
اگر اسم منیژه بیاید تازه به خاطر بیژن است ، اگر از گردآفرید یاد شود به خاطر سهراب است ، تازه همین ها را هم مردها باید بخوانند ، زور خانه کار مردان است ، ‌تیر اندازی و سلحشوری قبائی است که بر اندام مرد دوخته شده است ، زن هایی که بخواهند تیراندازی کنند باید مثل آمازون ها ، سینه ی چپ خود را ببرند ــ که به زه کمان گیر نکند ــ .
 پس آن که شاهنامه می خواند برای تقویت این روحیه است ،‌ حتی زن فردوسی هم حق ندارد نامش در شاهنامه بیاید !!!!
متنی را که خواندید قسمتی از کتاب شاهنامه آخرش خوش است تالیف باستانی پریزی بود .

البته نه تنها شاهنامه خوانی ؛ بلکه خیلی از کارهای دیگر هم در ایران ، مردانه است !!! مثلا رئیس جمهور شدن ، وزیر شدن ، ‌معاون وزیر بودن ... و درست قبائی است که بر تن آنان دوخته شده است .
چند شب پیش خانم خبرنگاری از آقای محمود فرشیدی ــ وزیر آموزش و پرورش ــ علت عدم انتخاب معاون وزیر زن را جویا شد ؛ وی در پاسخ گفت : گرچه نیروی زن در آموزش و پرورش زیاد است اما هیچ یک ، تجربه ی لازم برای این کار را ندارند .
همین جا برای من این سوال پیش آمد که چند در صد از آقایونی که در صدرند تخصص و تجربه ی لازم و کافی را دارا هستند ؟ مگر نه این که همه ــ در خوش بینانه ترین حالت ــ با آزمایش و خطا پیش می روند ؟
 اگر مرا قبول ندارید به دانش آموزان مراجعه فرمایید آنان خود گواه زنده اند .
شما خودتان جز کدام دسته از نمونه های آزمایشی بودید؟
تغییر کتب دبیرستانی ؟ تغییر نظام آموزشی ترمی واحدی یا سالی واحدی ؟ ارزشیابی کیفی و توصیفی ؟ و از این قبیل آزمایشات .
در سال های اخیر تدریس کتاب های بخوانیم و بنویسیم با رسم الخط خوشنویسی در دوره ی ابتدایی اجرا شد ،حال آن که اولین گروه این دانش آموزان ، امسال  به دوره ی راهنمایی راه یافتند ، بهتر این بود که کتاب فارسی اول راهنمایی ، از لحاظ رسم الخط ؛ متناسب با کتاب های بخوانیم و بنویسیم تغییر کند اما این اتفاق نیفتاد (تغییرمحتوایی آن پیشکش).
 پس به نظر می آید آن چنان که وانمود می کنند اداره کردن وزارت خانه ی آموزش و پرورش کار چندان دشواری نباشد و نیاز به تجربه هم نداشته باشد !!!
دلم می خواهد از آقای فرشیدی بپرسم ؛ مگر نه این که تا کنون همه ی سیاست ها و تدابیر و قوانین آموزش و پرورش ( ‌تا جایی که به طول خدمت من قد می دهد ) با آزمایش و خطا سپری شده ؛ پس تجربه ی کاری و تخصص کجای این معادله ی ساده ی گنجانده شده است که من نمی بینم ؟ شاید هم من چشم بصیرت ندارم !
آیا از بین این همه نیروی کارآمد و پرتوان زن در این ارگان ، یک نفر پیدا نمی شد تا بتواند چون مردان با آزمایش و خطا پیش رود؟؟!! شب بخوابد و صبح هنگام با ایده ای نو از جا برخیزد و آن ایده را بدون در نظر گرفتن عواقب آن اجرا کند و چند سالی را بدین گونه سپری کند ؟!!!
شاید هم خانم ها برای پست معاونت یا نظایر آن ، باید مانند آمازونی ها عضوی از بدن خود را قربانی کنند تا شایسته ی این گونه پست ها شوند !!!
جای تاسف است که بزرگترین وزارت خانه ی کشور با 1/1 میلیو ن پرسنل و بیش از 14 میلیون دانش آموز نباید یک معاون وزیر زن داشته باشد در حالی که می دانیم اگر تعداد پرسنل و دانش آموزان را به تفکیک جنسیت ، برابرهم فرض کنیم باز هم نیاز به معاون زن به طور چشمگیر ، محرز است .

ما چه کاره ایم ؟؟؟

 چه کسی گفته که شاهنامه خوانی خاص مردان است و زنان نمی توانند شاهنامه بخوانند ؟
آقای فرشیدی عزیز ؛ به آفتاب و چشم هایی که بی مضایقه می تابند اعتماد کنید . قطعا متضرر نخواهید شد .
 وقتی در شب تاریک ، به آسمان نگاه می کنیم ستاره های نزدیک به ما ، بزرگ و پر فروغ اند و آن هایی که از ما دورند کوچک و کم نور و بسیاری نیز به چشم نمی آیند اما این دلیل بر نبودن آن ها نیست .

پ .ن :
چند کشور را می شناسیم که پست های کلیدی را به زنان شان واگذار کرده اند و یک ملت به آن ها اعتماد کرده اند ؟

 

 


نوشته شده در  جمعه 86/8/11ساعت  11:53 صبح  توسط بهار 
  نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بهار هفت ساله شد!
حسین پناهی
[عناوین آرشیوشده]
 
  • کلمات کلیدی :