سلام خاله ...
اول اينكه الان شما عصباني هستي، قند آب ميل بفرماييد تا عرض كنم خدمتتون ... ماشالله وقتي عصباني ميشين تا نزنين فك مك يارو رو پايين نيارين بي خيال نمي شين ... نه؟ همين كارا رو مي كنين كه به شما پست نمي دن، براي اينكه به جاي اينكه با توجه به همه ي اين محدوديت هايي كه (من هم قبول دارم كه زيادي سنتيه و وابسته به گذشته ي مردسالارانه ي اين مملكت هستش) وجود داره، دنبال فرصت سازي و ايجاد موقعيت باشين ، بيشتر انرژي خانم ها رفته سر اينكه « چرا؟!!» و تجمعات بعضا فمنيستي و NGO هايي كه جز وقت تلف كردن ، هيچ بازدهي ندارن، برخوردهاي بعضا احساسي كار رو خراب تر مي كنه ...
متاسفانه در مملكت گل و بلبل ما و خيلي از جاهاي ديگه ي دنيا ، سيستم مديريتي يك سيستم خشك منطق محوره و توي اون از احساسات و عواطف انساني خبري نيست و اگه كسي بخواد حرفي براي گفتن داشته باشه ، اصولا حرفش از طريق منطق برنده اش به كرسي اجرا ميشينه ...
نمي خوام توهين كنم و بگم كه خانم ها خيلي احساسي اند و يا بي منطقند ولي اگه دقت كرده باشيد خيلي وقتها كه حقشون ضايع ميشه به جاي اينكه با قبول محدوديت هاي موجود به دنبال ايجاد يه فرصت ديگه باشن، شروع ميكنن به بهونه دادن دست همون طيفي كه شما داريد ازشون سخن ميگيد ...
به هرحال سيسم خشك مديريتي اين مملكت، متاسفانه اقتضا مي كنه كه خانم ها يك قسمت از وجودشون رو كه بزرگترين نعمت و مشخصه ي اوناست، يعني همون عواطف و احساسات رو فدا كنند ... مثل خيلي از خانم هاي نماينده ي ما كه بي تفاوتي رو از مردها ياد گرفتند و الان هم احساس موفق بودن دارن ... و يا توي جوامع غربي، پست هاي مهم و ارگانهاي مهم دولتي و سياسي بر عهده ي زنانيه كه از زن بودن فقط عوارض جسميش رو دارن و روحيه اونها با يك مرد خشك هيچ فرقي نداره ...
شرمنده كه زياده گويي كردم و مي دونم الان مجازاتم ماهي تابه!! است ... ما تسليم ... ببخشيد ...
دعامون كنين كه چه زن هستيم و چه مرد ، چه وزير و يا يه معلم ساده، يه بنده ي خوب براي خدامون باشيم ...ياحق!