سلام آبجي بهار
حالتون خوبه؟
دلم برات يه ذره شده.
واقعا متاسف شدم از خوندن اين متن. نميدونم چرا بعضي ها اينطوري آبروي دين و ديانت رو ميبرند.
ميدوني وقتي حرفاتو ميخوندم ياد کي افتادم؟ ياد مدير مدرسه اي که سالهاست دارم توش تدريس ميکنم.
يه زن مثل هميني که شما گفتي. فقط به حجاب برتر فکر ميکنه و اجبار بچه ها براي نماز. ولي خودش هيچي رو رعايت نميکنه. نه دبير از شر زبان نيش دارش در امانه، نه دانش آموز و نه همکاران ديگه.
انقدر تو اين سالها شاهد دل شکستن هاش بودم که گاهي اوقات پيش خودم گفتم اين فرداي قيامت چطور ميخواد جواب اين همه آدم را بده؟! آيا ديانت فقط به حجاب داشتن و نماز خوندنه؟!
تهمت و غيبت خوراک روزانه اش هست. تا پارسال خيلي به دانش آموزاي بيچاره برچسب هاي مختلف ميزد. ميگفت اينا بي خانواده اند که اينطوري بار اومدن. ميگفت حاضرم قسم بخورم همه شون دوست پسر دارند.
يه بار ديدم خيلي ديگه داره جلو ميره باهاش درگير شدم گفتم خانم ... داريد تهمت ميزنيد اين دختراي پاک و معصوم رو چه به اين تهمت ها. حالا بر فرض که يکي شون يه اشتباهي کرده چرا همه شونو زير سؤال ميبريد و اينطوري ميگيد. گفت تو خامي خبر نداري من توي اينا هستم ميدونم چه جونورايي هستند. همه شون ماهواره دارند وقتي خانواده شون از اساس مشکل داره ديگه از بچه شون چه انتظاري ميشه داشت.
بعد از اون بحث ديگه با من لج افتاد. هر بار يه جور نيش و کنايه نثارم کرد. بگذريم.
پارسال فهميدم که پسرش تو خط دوست دختر بازي افتاده و حسابي خلاف شده.
از وقتي اين بلا سرش اومده ديگه نميگه خانواده ها مقصر اين اتفاقاتتند. ميگه همش تقصير جامعه است. خانواده هر چقدرم که تو تربيت بچه تلاش کنه بازم تا وقتي جامعه خرابه کاري از دست خانواده بر نمياد.
آخرش ما نفهميديم اين خانم چه عقيده اي داره.