سفارش تبلیغ
صبا ویژن


در ابتدای خلقت ، خداوند جهان و انسان ها را آفرید . همگان به یگانگی و وحدت وجود خود با پروردگار خود و عشقی که در درون خودشان بود واقف بودند و آن را می شناختند . یگانه اسرار زندگی همین بود . خداوند همه را دوست داشت و دلیلی نداشت که بزرگ ترین هدیه ی عالم را به مخلوقات خود عطا نکند .
خداوند در حین اینکه نظاره گر نمایش زیبای خلقت و هستی بود ، متوجه شد هر بار که انسانی با چالش یا سختی روبرو میشد یا زندگی با او نرمی نشان نمی داد به خود می گفت :« افتضاح است . چرا باید اینقدر بدبختی بکشم ؟ بهتر است از این کالبد انسانی رها شوند و به او بپیوندم » و همین اتفاق نیز می افتاد و انسانها یکی یکی  خویشتن واقعی خود را به یاد می آوردند و دیگر مایل نبودند در بازی زندگی شرکت کنند .
هدف زندگانی این بود که انسانهایی که آفریده بود ، بیاموزند و رشد کنند نه اینکه تا با سختی مواجهه می شوند جا بزنند و راحت طلب باشند . به همین سبب به فرشتگان گفت :
« باید راز خوشحالی و خوشبختی را از بشر پنهان کنید . اگر انسانها از آن آگاه باشند دیگر علاقه ای به زندگی کردن نشان نخواهند داد . »
فرشته ای پاسخ داد: « بهتر است آن را بر سر یکی از بلند ترین کوههای زمین پنهان کنیم .»
خداوند گفت : « نه ، جای مناسبی نیست . انسانها باهوش اند ، حتماً راهی ابداع می کنند و از کوه بالا خواهند رفت و آن را پیدا خواهند کرد . »
یکی از فرشتگان گفت : « چطور است آن را قعر یکی از اقیانوس ها مخفی کنیم . انسانها هیچوقت به آنجا نمی روند . »
خداوند گفت : « نه ، به آنجا هم می روند . انسانها می توانند زیر دریایی اختراع کنند و اعماق اقیانوسها را نیز تسخیر کنند . »
فرشته ای دیگر گفت : « فهمیدم چه کنیم . راز زندگی را در فضا مخفی می کنیم . مطمئنم که محال است  دست انسانها به آنجا برسد . »
خداوند گفت : انسانها قادرند سفینه بسازنند و به آنجا برسند .
 صدایی با نرمی و ملایمت پاسخ داد : « من میدانم در کجا پنهانش کنید . » فرشته ای مونث و جوان گفت : « بهتر است این راز را در قلب خود انسانها مخفی کنید . آنان هرگز گمان نمی برند این راز در آنجا مخفی شده باشد و هرگز در آنجا به دنبال آن نخواهند گشت .»
خداوند لبخندی زد و سپس فرمان داد تا چنین شود . واز آن پس راز زندگی و خوشحالی و خوشبختی واقعی در قلب ما انسانها مدفون گشت .


نوشته شده در  شنبه 86/4/16ساعت  6:0 صبح  توسط بهار 
  نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بهار هفت ساله شد!
حسین پناهی
[عناوین آرشیوشده]
 
  • کلمات کلیدی :