سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هیچ دقت کردید توی این دنیای مجازی ارتباط ها چقدر پاک و بی آلایش و صد البته بی باکانه است؟؟؟
 چه صمیمیتی بین زن و مرد وجود دارد همه به خانه های مجازی هم میروند مطالب ِهم را میخوانند و دوستانه انتقاد می کنند، تعریف و تمجید می کنند،همدیگر را خواهرِعزیزم و برادرِ خوبم و....خطاب می کنند ،به هم محبت می کنند تولد یکدیگر را تبریک می گویند، ازخوشحالی هم لذت می برند و از ناراحتی هم رنج می کشند
پیام های شان حکایت از غمخواری و همدردی است، خلاصه در برقراری ارتباط وابراز محبت به هم بی باک وراحت اند.( این ها را نمی گویم که از فردا محتاط تر عمل کنید .)
 محدودیت هایی که در دنیای حقیقی وجود دارد در این جا مانع آن ها نشده، بیشتر نام ها مستعار است و و پشت اسم و رسمی مستعار،هر کس چهره ی واقعی خود را به نمایش گذاشته و همانگونه رفتارمی کند  که دوست دارد ، چهره ای که دوست دارد با دیگران مراوده ای ساده و صمیمی داشته باشد . این ها حاکی ا ز یک نیاز است یک گرایش طبیعی به هم.
ما در دنیای واقعی مجبوریم خیلی از ارتباطات ساده ی خود را محدود کنیم چون عرف ما نمی پسندد، عرفی که ما و نیاکان ما آن را بنا نهاده است ( من در این زمینه مطلبی دارم که خواهم نوشت ).
ما در دنیای واقعی خود این گونه رفتارها را نمی پسندیم  چرا که داشتن ارتباطی خیلی ساده اما صمیمی بین زن و مرد در نظرمان قبیح و زشت است به عنوان مثال اگر زنی با مردی غریبه  و یا برعکس صمیمی شود و او را برادرعزیزم و یا خواهرمهربانم خطاب کند ، سالگرد تولدش را تبریک بگوید ، به درد و دلش گوش کند و غمخوارش باشد و یا در شادی هایش سهیم شود وبا او بخندد و....
 واضح است که چه پیش می آید. همین ما- منظورم من و شماییم - حکم ارتداد از دین را برایش صادر می کنیم و چه اتهاماتی که بر او وارد نمی کنیم ( به خصوص اگر زن هم باشد که وامصیبتا آ آ آ آ !!!!!).
چرا ؟؟؟؟
چند درصد از ما- به خصوص ما زنان – در محل زندگی ، محیط کار ، حتی در بین فامیل سعی می کنیم نشان بدهیم که رفتارمان با غیر هم جنس خودمان کنترل شده است ؟!!! وقتی متوجه می شویم همکار، آشنا ، دوستی ( که جنس مخالف ماست ) غمی یا مشکلی دارد چقدر دلمان می خواسته که جلو برویم و علت ناراحتی اش را جویا شویم، اما به دلایل امنیتی امتناع کردیم ؟ دائم در حال نمایش هستیم - برای هم بازی می کنیم و عجب بازیگران قابلی !!!! – مرتب سعی می کنیم که نشان دهیم هیچ علاقه ای به داشتن ارتباط  سالم با غیرهم جنس خود نداریم. با چهره ای درهم وعبوس واخمو (برای خانم ها) و چشمانی دوخته بر زمین (برای آقایان) و دزدیدن نگاه های مان ازهم ، سعی می کنیم ثابت کنیم که پای بند مسائل اخلاقی هستیم .آیا این برخوردهای اجتماعی خشک یعنی پایبند بودن به مسائل اخلاقی ؟( اشتباه نکنید من آزادی بی حد و حصر در رفتارها و برخوردها را نمی گویم حد متعادلش مد نظر من است )
راستی تعریف ما از مقید بودن به مسائل اخلاقی و عرفی چیست ؟
چرا وقتی زن و مرد نامحرمی با هم حرف می زنند سعی می کنند به هم نگاه نکنند؟مگر نمی توانند در ضمن داشتن مراوده ای ساده خود را کنترل کنند؟ مگر ادب حکم نمی کند که وقتی به حرف کسی گوش می کنی به چشمانش نگاه کنی تا یک ارتباط صحیح متقابل برقرار شود ؟ و.....
اگر ما می توانیم در این دنیای غیر حقیقی از کلمات محبت آمیز استفاده کنیم وصادقانه همدیگر را دوست داشته باشیم و صمیمانه به هم محبت کنیم و بی توقع، به هم کمک کنیم و بدون این که مورد اتهام واقع شویم، احوال هم را بپرسیم ، پس چگونه است که در دنیای زنده و واقعی خودمان نمی توانیم ؟
 اگر این جا قابل کنترل هستیم پس چطور آن جا غیر قابل کنترل می شویم ؟!!!!!!
ما انسان ها موجودات اجتماعی هستیم وازهر حیث به هم نیاز داریم اما تعریف مراودات اجتماعی از نظر ما یعنی این که مرد با مرد و زن هم با زن می تواند روابط اجتماعی و مراوده داشته باشد !!!!!
 آیا حقیقتا باید این گونه باشد ؟
ما همه به محبت هم احتیاج داریم مرد و زن ندارد. ظاهر سازی هم این نیاز را مرتفع نمی کند احتیاج احتیاج است . چرا سعی می کنیم خود را خلاف آن چیزی که هستیم  نشان دهیم، در حالی که حقیقت چیز دیگری است که همیشه سعی در پنهان کردن آن داریم.
 آیا بهتر نیست به جای پنهان کردن واقعیت های درونمان، ابراز کنیم که به هم نیازمندیم وبه این نیاز ،به طور صحیح پاسخ دهیم ؟
 وهمانگونه که در دنیای مجازی نت قابل کنترل هستیم می توانیم در این دنیای حقیقی نیز با دیگران ارتباطات اجتماعی سالم داشته باشیم و سلامت اخلاقی خود را حفظ کنیم.
فقط کافی است به هم اعتماد کنیم و در حفظ این اعتماد بکوشیم و به جایی برسیم که
:
 کسی به روی کس دیگر، جز با نگاه  پاک انسانی نخندد.,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,





نوشته شده در  دوشنبه 86/3/14ساعت  5:0 صبح  توسط بهار 
  نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بهار هفت ساله شد!
حسین پناهی
[عناوین آرشیوشده]
 
  • کلمات کلیدی :