سفارش تبلیغ
صبا ویژن

باز باران

مسافر گفت:

چهل سال است

            دنبال کسی هستم

که باران

            شرح حال چشم‌های اوست.

 

مسافر گفت:

            چترم را

                به خاک خسته بخشیدم

بیا در جان من معنای باران باش.

 

مسافر گفت:

رسیدن چیست؟

سرآغازی برای جستجو کردن.

 

مسافر گفت:

نشانی‌های باران را اگر داری

به باران نامه‌ای بنویس.

 

مسافر گفت:

به آبی‌های باران

            می‌سپارم دست‌هایت را...

از سیدعلی میر افضلی ...


نوشته شده در  چهارشنبه 90/2/7ساعت  12:18 عصر  توسط بهار 
  نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بهار هفت ساله شد!
حسین پناهی
[عناوین آرشیوشده]
 
  • کلمات کلیدی :