با سلام فراوان!
مطلب تکميلي
1- اين مسئله به هيچ وجه مطلوب نيست. متاسفانه يک اضطرار است. که البته در اجراي آن شرايط و لوازم بسياري وجود دارد و من هيچگاه حمايت بي قيد و شرط از آن نمي کنم. خود شرع هم مختصات و چارچوب دقيقي براي آن تعريف کرده. يکي از آن عرفي بودن مسئله است. شايد در جايي مثل ... اين قضيه چندان ناپسند نباشد ولي در جايي مثل تهران باشد. در مجموع، "قائل بودن به اصل آن" اصلي ترين موضوع است و باقي شرايط فرع آن. بحث من تنها در حوزه "ماهيت" آن است نه فرعيات آن. مثل رضايت همسر اول، رعايت عدالت يا موضوعاتي از اين دست، يا نيت واقعي يک مرد مشخص و قتي مبادرت به چنين گناهي! مي کند.
2- متاسفانه خانمهاي ايراني در بخشي از مقوله ازدواج به شدت "سنتي" اند و در بخشي از آن بسيار "مدرن".
مثلا دوست دارند بر طبق سنت اسلامي، دادن مهريه و نفقه و در کل "نان در آوردن" بر عهده مرد باشد. شما نگاه کنيد، اغلب خانواده هايي که به شماره "تاريخ تولد دخترشان" سکه براي مهريه طلب مي کنند، اينها يا به طبقه مرفه تر جامعه تعلق دارند يا بعضا خود را مدرن تر و امروزي تر مي دانند!!
از طرف ديگر "نامين مخارج خانواده" مشکلي است که بخشي از زنان شاغل با شوهرانشان دارند. آنها حقوق خود را از بانک مي گيرند و در راه برگشت به خانه، اگر خريدي براي خانه بکنند به حساب شوهر مي نويسند!!! (انکار هم نمي کنم که بسياري از خانمها چنين نيستند).
يا دقت کنيد در ابتداي ازدواج همه از مرد انتظار دارند تا مقدمات اصلي زندگي جديد را شکل بدهد. چون در اين هنگام همه مي گويند او "مرد" است و بايد تقبل کند.مي گويند از نظر اسلام اين طوري است يا آنطوري!!
در سوي ديگر موضوع وقتي نوبت به "رفتار مرد بر حسب قواعد و حقوق اسلامي اش" مي رسد همه مدرن مي شوند و "برخي از حقوق مردان را مخل قواعد زندگي در قرن 21 مي شمارند. (مثل لزوم اجازه گرفتن زن از شوهرش براي خروج از منزل، امکان چند همسري براي مرد(به شرطها و شروطها)، ...).
من نمي دانم اين چه نگاهي به زندگي است. مگر قرار نيست "زن و مرد" با هم يک زندگي را شکل بدهند. به همان اندازه که مرد از "رابطه زناشوئي" و "تشکيل خانواده" بهره مي گيرد به همان اندازه هم زن منتفع است. بايد هر دو طرف در ايجاد و ادامه زندگي "مشارکت" کنند به يک اندازه.
- از کجا مي گوئيد که "دنيا هوشمند است". لابد از دنيايي که ديگر هيچ مرزي در اخلاق و انسانيت برايش نمانده! دنيايي که شواهد و قراينش مشمئز کننده است. به نظرم اگر قرار باشد همه چيز را برعهده "عقلانيت" و "شعور" آدمهاي عصر جديد بگذاريم چيزي مي شود مثل اين(با عرض پوزش- رژه همجنسگرايان لندن!!):
http://www.mibibi.com/2007/06/30/post-409