شريعتي واقعا زيبا ميگه که:
(
مردهادر گستره عشق به وسعت غيرقابل توجه نامردندبراي اثبات کمال نامردي انان تنها
همين بس که درمقابل قلب ساده و فريب خورده يک زن احساس ميکنند مردند.تاوقتي که
قلب زن عاشق نشده است پست تر از يک سگ ولگرد عاجزتر از يک فقير و گداتر از همه ي
گدايان ساحره , پوزه برخاک و دست تمنا پيشش گدايي ميکنند امام همين که خيالشان از
بابت قلب زن راحت شد به يکباره يادشان مي افتد که خدامردشان افريد و انگاه کمال
مردانگي را در نهايت نامردي جستجو ميکنند.)