گفت روزي به من خداي بزرگ
نشدي از جهان من خشنود!
اين همه لطف و نعمتي كه مراست
چهرهات را به خندهاي نگشود!
اين هوا، اين شكوفه، اين خورشيد
عشق، اين گوهر جهان وجود
اين بشر، اين ستاره، اين آهو
اين شب و ماه و آسمان كبود!
اين همه ديدي و نياوردي
همچو شيطان، سري به سجده فرود!
در همه عمر جز ملامت من
گوش من از تو صحبتي نشنود!
وين زمان هم در آستانه مرگ
بيشكايت نميكني بدرود!
گفتم: آري درست فرمودي
كه درست است هرچه حق فرمود
خوش سراييست اين جهان، ليكن
جان آزادگان در آن فرسود
جاي اينها كه بر شمردي، كاش
در جهان ذرهاي عدالت بود.
فريدون مشيري
سلام و خسته نباشيد.
چون وبلاگ اينجانب در آستانه چهارمين سال فعاليت خود مي باشد،فکر کردم پسنديده باشد که به حضور سروران،همکاران و دوستان گرانقدري شرفياب شوم که قبلا زماني بذل محبت نموده ،بر بنده منت نهاده و به وبلاگ حقير قدم رنجه فرموده اند.بدين بهانه،ضمن آرزوي سلامتي شما،موفقيت بيش از پيش و عاقبت بخيري را از درگاه ايزد منان برايتان مسئلت مي نمايم.
التماس دعا