• وبلاگ : كلك بهار
  • يادداشت : روزگاري من و دل ساكن كويي بوديم
  • نظرات : 4 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + محسن 

    پس به ميرحسين بگيد صبر علي پيشه کند

    سلام دوست عزيزم : امروز جامعه ايران بيش از هر چيز نياز به آگاهي وبصير ت ومعرفت دارد تا در سايه اين معرفت بتواند به آزادي برسد من به اين امر معتفدم كه توهين به شعورمردم امر نا درست است ودر خور بدترين توهين ها اما دوست عزيزمن يك سوال از حضور شما دارم ايا بنظر شما مردم ما به آن اگاهي وبصيرت رسيده اند كه بتوانند كلام آزادي را بدرستي فهم كنند وقالب ذهني درستي از آن براي خود ترسيم كنند ما مبارزه مي كنيم تا به آزاد ي برسيم بعد كه رسيدم هركدا م ازما به دنبال كار خودمي رويم و آزادي مي ماند واربابان قدرت حال خود قضاوت كنيد كه پيامبران آزادي گرفتار روزمرگي ميشوند و اين حرف شريعتي تداعي مي شود براي من كه آنان كه رفتند كاري حسيني كردنند وآنان كه ماندند بايد كاري زينبي كنند وگرنه يزيديند ؟

    منتظر پاسخ شما هستم ؟؟؟

    سلام. زيبا بود.

    سلام لطفا اين شعر را كامل واسم بگذار خيلي دنبال اين شعر مي گشتم

    روزگاري من و دل ساكن كويي بوديم ...

    ممنون ميشم

    + منصوره 

    مرسي بهار

    هنوز نفس مي كشم

    سلام. سلام بر بهار عزيز. سلام بر همه آزادي خواهان. خوبي؟؟؟ چه عجب انتخاباتي شد و تقلبي که برگشتي!!! دلم تنگ شده بود براي نوشته هاي قشنگت