"شبنم بر دريا چکيد و هواي شعرم را باراني کرد".....................
شبنم شعر هايم را جمع مي کنم تا وقتي باران آمد تقديمش کنم و همراهش شوم، تا رسيدن به دريا.
اي مهربانترين آرزوٍ !
بيا كه در روزگار فراق ،باران عشق تو مرواريد هايي از اشك در درياي وجود پرورانده و شبنم اميد بر گلبرگهاي كوچك دل ،آمدنت را در انتظار است.
تا خورشيد آمد شبنم به آسمان پركشيد تا رفت باران شد و به دريا ريخت .........شعر كجاست؟؟؟؟يا پشت ابرهاست يا زير آبه معلوم نيست
سلام دوست خوبم
از لطف و حضورت ممنونم ...
راستش عبارتي كه خودت گفتي شايد مناسبترين عبارتي باشه كه با استفاده از اين 4 كلمه ميشه ساخت...
موفق باشي .
سلام به شما و ممنون که برام نوشتيد.هرچند اهل کامنت گذاشتن نباشيد.
خدانگهدار
شعر ، شبنم ، باران ، دريا
با شعرت شبنم از چشمانم چون باران جاري شد و دريا گشت
سلام خانم خانما
دلم برات يه ذره شده
و شعر شط سپيدي لبالب از باران
و عشق آبي دريا صداش جاويدان
***********
نگاه شعر ز شبنم حيات مي گيرد
چو قطره قطره ي باران ز مادرش دريا
**********
سکوت شبنم شعري است پاک و رويايي
به سان قطره ي باران به بستر دريا
********
من و طراوت شعر و بهار شبنم ها
تو و صداقت دريا و پاکي باران
باران شعرم را باشبنم خيس كرد كاش شعر نمي گفتم
عجب شد ؟