16 آبان، خاتمي را صدا کنيم...
ديدنش ضرر نداره
با سلام
داستان بسيار زيبا و پند آموزي بود .
با آرزوي موفقيت براي شما
با احترام
بدرود
سلام اولين باره كه اينجا ميام. لذت بردم از مطالب خصوصا داستانك آخري كه برام جالب بود. تا حالا نشنيده بودمش.
خوشحال مي شم اگه شما هم تشريف بياريد.
اين متن را ژيش از اين هم در روزنامه جام جم و هم در ايميلهاي گروه ايران روشن خوانده بودم اما اين قدر زيباست كه بي درنگ زينت اراي سايت سده لنجان با نام خودتان شد.شادكام و سر بلند باشيد و از اس ام اس هاي زيباي شما هم متشكرم
سلامم را تو پاسخ گوي...
خيلي داستان قشنگي بود. اينجور داستانها رو به خصوص وقتي به صورت پاورپوينت در بياد خيلي دوست دارم.
دمت گرم و سرت خوش باد...
سلام
خسته نباشي
وبلاگ زيبا و پر احساسي داري ..
ممنون ميشم كه به وبلاگ من هم سري بزني ..
راستي دوست عزيز با پيشنهاد تبادل لينك چطوري ؟
سلام دوست عزيز
داستان زيبايي بود ولي من اينو قبلاً هم خونده بودم
بهرحال موفق باشي ...
خوبي؟؟خيلي عالي بود!!
اون قسمته دوم يك ذره نا معلوم بود!!من دوباركه خوندم فهميدم!!
ياحق..
با تبادل لينك موافقي وبلاگ من را با اسم « مسناو وبلاگ تفريحي خبري اموزشي علمي و پژوهشي » لينك كن و به من خبر بده تا من هم تو را لينك كنم