سفارش تبلیغ
صبا ویژن
می خواستم در مورد نوروز بنویسم اما وقتی دیدم دکتر شریعتی به بهترین وجه در مورد نوروز نوشته دیگه ننوشتم ،ببینید و قضاوت کنید :
چه افسانه ی زیبایی ،زیبا تر از واقعیت ! راستی مگر هرگز کسی احساس نمی کند که نخستین روز بهار ،گویی نخستین روز آفرینش است . اگر روزی خدا جهان را آغاز کرده است مسلما بهار نخستین فصل ،فروردین نخستین ماه و نوروز نخستین روز آفرینش است .
هرگز خدا جهان و طبیعت را با پاییز یا زمستان یا تابستان آغاز نکرده است .مسلما اولین روز بهار ، سبزه ها روئیدن آغاز کرده اند و رود ها رفتن و شکوفه ها سرزدن و جوانه ها شکفتن ، یعنی نوروز .
نوروز تجدید خاطره ی بزرگی است ؛خاطره ی خویشاوندی انسان با طبیعت
هر سال، این فرزند فراموشکار -که سرگرم کارهای مصنوعی ساخته های پیچیده ی خود- مادر خویش را از یاد می برد با یاد آوری های وسوسه آمیز نوروز ، به دامن وی باز می گردد و با او این باز گشت و تجدید دیدار را جشن می گیرد .
فرزند در دامن مادر ، خود را باز می یابد و مادر در کنار فرزند ،چهره اش از شادی می شکفد اشک شوق می بارد فریاد شادی می کشد جوان می شود حیات دوباره می گیرد با دیدار یوسفش بینا و بیدار می شود .
نوروز دست مردم را می گیرد و از زیر سقف ها ،درهای بسته ،فضاهای خفه ،لای دیوارهای بلند و نزدیک شهر ها وخانه ها ، به دامن آزاد و بیکرانه ی طبیعت می کشاند .
گرم از بهار ،روشن از آفتاب ،لرزان از هیجان آفرینش و آفریدن ،زیبا از هنر مندی باد وباران ، آراسته با شکوفه ، جوانه ،سبزه و معطر از باران ؛ بوی باران ،بوی پونه ،بوی خاک ،شاخه های شسته ،بران خورده پاک.....
نگفتم قشنگ بود. روحش شاد

نوشته شده در  پنج شنبه 86/12/23ساعت  8:37 صبح  توسط بهار 
  نظرات دیگران()

لیست کل یادداشت های این وبلاگ
بهار هفت ساله شد!
حسین پناهی
[عناوین آرشیوشده]
 
  • کلمات کلیدی :