• وبلاگ : كلك بهار
  • يادداشت : مراحل هفت گانه
  • نظرات : 5 خصوصي ، 15 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    بازم ببخشيد ، منظورم اينه
    سلام سسسسسسسسسسسسسسسسسسلام
    ممنونم بهار عزيز. لطف داشتين شرمنده‏ي محبتتان شدم
    ببخشيد ، اول سلم

    سلام

    ممنون كه به خط مقدم اومدي
    اعياد شعبانيه بر شما مبارك
    چه خوب كردي از جبران خليل جبران نوشتي
    يا حق

    سلام عليكم

    اعياد شعبانيه بر شما مبارك. ديگه به ما سر نمي‏زنيد. به دو مطلب شعبان.. و حجاب به معناي... به روزم خوشحال ميشم اگه در بحث دوستانه‏ي ما شركت كنيد. منتظرتان هستم التماس دعا

    پناه مي‏برم به آفريدگار فلق

    سلام

    از مطلب خوبتان نهايت استفاده را بردم.

    به روزم با مطلبي تحت عنوان:

    پسري كه پنجاه سال از پدر خويش بزرگ‏تر بود!!!

    http://sibesobh.parsiblog.com

    به روز باشيد و بهروز

    يا علي

    سلام

    متن قشنگي را از جبران انتخاب کردي. من را ياد دوره دانشجويي ام انداختي. آخه رشته تحصيلي ام ادبيات عرب بود.

    سلام دوستم

    گاهي بيزار ميشوم من هم چون مي بينم :بي باکي را شجاعت و تواضع را بزدلي مي نامند ...............

    التماس دعا.......

    سلام

    انتخابت بسيار زيبا و پر معنا بود

    در پناه حق شاد . پيروز باشيد

    سلام بهار

    نوشته هاي جبران خليل جبران را اگر بارها و بارها هم كه بخواني باز هم برايت تازگي دارد. هر بار كه نوشته اي از او مي بينم هوس مي كنم كه يكبار ديگر كتابش را بخوانم. هوسمندم كردي (؛

    پايدار باشي

    سلام دوباره خاله جان ...
    نمي گذارند كه ما يه بار هم جدي اينجا بكامنتيم كه .....

    شما ما دوتا را به بزرگيه خود ببخشيد ...
    صفاي شر بپاكردنتان ... ياحق!

    ببخشيد سلام نكردم

    سلام

    سکوت راجهل و بسيار سخن گفتن را آگاهي و تقليد را هنر مي دانند .

    واقعآ همينطوره .......

    خيلي عالي بود .

    موفق باشيد

    سلام ...
    بسيار انتخاب حكيمانه اي بود ...

    و هفتمين بار هنگامي که در برابر خدا ايستاد تا ستايش کند و پنداشت ستايش در وي يک فضيلت است !!!!


    آن سان كه به درگاهت با توشه اي از شكوه و گلايه آمدم ، روز سركشي من بود ... مي خواستم با معدود عباداتم ، فضل تو را به شمارش آورم، گمان مي كردم كه من ديگر ديني از تو بر گردن ندارم و هر آنچه از نيايش و ستايش در من سراغ بود ، بهاي لطف و كرمت است، نمي دانستم كه اين ساليان عبادت، زكات يك لحظه ي زندگاني من بود...
    معبودا!
    به خود فخر كردم بر عبادتم، به خود ارزان فروختم آن نعمت خداييت ، مرا ببخش بر آنچه كه نامش را عبادتت گذاشتم، خردي بيش نبودم و نيستم ، هرچه هستم قطره اي از اقيانوس وجود توام، ناپاكي ام را در بي كراني ات محو كن ...

    آمين!

    صفاي قلمتان ... ياحق!

    سلام ...///شرمنده كه دير خدمت رسيدم ///اين پستتون محشر بود عالي ...قلم بازيتون رو عشق است خدايش///اين تيكه كه( اگر بنده اي خفته ببينم او رابيدار مي کنم تا درباره ي رهايي با او سخن بگويم .)

    رو كاملآ هستم

    دم شما گرم با جبران

    گل كاشتيد عين هميشه //

    موفق باشيد ///يا علي/// التماس2a